نامه خانواده حجت زمانی در پی اعدام وی توسط جمهوری اسلامی
اين اعتراض مهتاب و سخن گل است
چو ساقی مست وخوشه چين باغ دگر است
و آنگاه که بر دمد سپيده بر هر نفس
بگو سخن بهار که اين يار من است
هيئت حاکمه با سوار شدن بر اجساد غرقه بخون حجت ها عيد استقلال بر پا نمود، تا بخيال شوم خود از يک سواعلام برقراری ثبات کند واز سوی ديگری توسط اين دغلبازيها و عزاداريها ، لکه سياه جنايت وخيانت را از چهره خويش بزدايد. چهره ای که جنايتکارانه تر از چهره استبداد تاريخ کهن ايران می باشد. واما اين عملکردها بلاخره روزی نه چندان دير نپايد، که سرنگونی آنها توسط توده های به جنبش در آمده به نمايش خواهند گذاشت.
حجت در قلب استبداد و با داشتن حکم مرگ در دستانش ، توانست ظلمت آخونديسم را بانگهای دردمند و عاشق و گستاخ خويش در هم شکند، و تنها وبی نشان و آشيان ، بی آنکه فريادش را پاسخی در پی باشد، و ناله های عصيانگرش را گوشهای کر شب بشنود، سر بريده و به دارآويختند.
تا آنها به راحتی به دور آتشی که از خون جوانان ايران زمين برافروخته شده به رقص و پايکوبی ادامه دهند، غافل از اينکه عاقبت خونهای جوشان خرمن هستی شان را در خود خواهد سوزاند.
هيئت حاکمه بايستی بداند که دوران سياه وتاريک هزارو چند صد سالهً قرون خمينی ها که انديشه انسانها را در حصار دگمها و جزمهای آخونديسم اسير ساخته و راه رشد و شکوفای افکار و عقايد و علوم و فنون را بر بشريت بسته بود، حاصل القاء تفکريست که انسان از سطح واقيتها و عينيت ها و مسائل ملموس زندگی و جهان جدا شده و به عا لم تخيلی و مسائل ناملموس و جدا از زندگی و جهان روی آورد. و اما ديری نپايد که مردم به جان آمده پاسداران شوم و افکار تخريبی خمينی را برای هميشه دفن خواهند کرد.
مردم ايران، حجت هرگز تسليم مرگ تدريجی ۵ سال زندان و حکم ۲ بار اعدام توسط ديوان ( عالی ) کثيف خمينی نشد. ونه تسليم شکنجه روحی و جسمی و تبليغ افکار پوسيده خمينی. بلکه با کمال شهامت وشجاعت هر چه بيشتر به چوبه دار خويش بوسه زد.
حجت در پاسخ سئوال دادگاه جنايت کار می گويد ( چرا با جمهوری اسلامی مبارزه می کنی) او می گويد
بخاطر، نابسامانيهای اجتماعی وعدم حقوق انسانی مبارزه ميکنم. ودرقبال تهديد رئيس دادگاه او ميگويد هر کاری که دلتان می خواهد بکنيد.
اگر خون خزئل کيلومترها بر کوه ايلام چکيد و فلاح در آتش سوخت اما حجت داغ يک آه بر دل محسنی اژيها گذاشت وبه مردانگی تمام برادرانش خزئل و فلاح را در آغوش گرفت.
برانگيخته شدن حجت بعد از فرارش هرگز فراموش نخواهيم کرد. و اما لبان خسته ونگاهای عميق و مظلومش هرگز فراموش نخواهيم کرد.
ما از تمام کسانيکه هرگونه پشتيبانی وهمدردی با او و خانواده اش کردند ، تشکر می کنيم
خانواده حجت زمانی
ارسال‌کننده: کامی وفا
20 Feb 2006
در اين سکون شب در اين سکوت مرگ حجت صدا ميشود از قعر روزگار فرياد ميشود و ميرسد به ارش بانگی شود به جمع پروانه شمع وگل حجت شوند به قهر آن روز آن زمان طوفان به پا شود اين کاخ پر ستم ويرانه ايی شود اين است ما سخن آری ای پليد تا کی فشرد گلو تا کی بريد صدا
ارسال‌کننده : علی يحی پور
20 Feb 2006
با درود به همهء جان باخته گان راه آزادی وسر فرازی مردم ايران وبادرود به
حبيب چاووشی قهرمان مجاهد مردم ضيابر وبادرود به ابراهيم وفائی پور قهرمان مجاهد رشت وبا درود به 120000 گلهای سرخ آزادی حجت زمانی ها برای هميشه در قلب وتارک تاريخ ايران جاودانه شدند راهشان پردوام باد .....گلی زسخره/ گلی زخون / گلی زبيشهءتنهائی يک رود بزرگ / خوف بر شب/ خاک می کند
ارسال‌کننده: جواد رضازاده يوشی
21 Feb 2006
javjam378@yahoo.de
من با تمام وجودم درود ميفرستم به بازماندگان حجّت عزيزمان. بدون شک روستای هفت چشمه وخانه وزادگاه حچّت و فلاح و خزئل زيارتگاه همهء عاشقان آزادی مردم ايران خواهد شد. من از هم اکنون به طرف زادگاه اين مقدّسين نماز عشق ميگذارم.به مادر گراميش که مادر بسيار گرامی همهء آزاديخواهان است و اين انسانهای شرافتمند و شريف در دامانش پرورده شده اند درود بی کران ميفرستم.از داشتن هموطنانی اينچنين شريف که برای آزادی خلق و ميهنشان از دست حکومت تبهکار وپليد فقيهان ازخدا بيخبر از جان عزيزشان مايه ميگذارند به خود ميبالم.به پدر گرامی اين شيرمردان درود بيکران ميفرستم. به همسر و فرزندان اين پهلوانان درود ميفرستم و به آنان از داشتن چنين پدر وهمسری رشک ميبرم.بر هموطنان داخل ميهن لازم است از حال اين عزيزان غافل نباشند.من از همينجا به خانوادهء گرامی قهرمان ملّی مردم ايران پهلوان علی اکبر اکبری نيز درود ميفرستم.براستی که ايل لر به گردن تمام مردم ايران حق بدون انکار دارند.برای من اينهمه از خودگذشتگی وفداکاری غيرقابل تصوّر است. قلب من در اين گوشهء دنيا و درين گرگ و ميش صبحگاهی برای شما عزيزانم ميطپد. به اميد واژگونی بساط ظلم در ميهن خونبارمان. هامبورگ راه اورا ترسيم...
ارسال‌کننده: اختر شهبازيان
22 Feb 2006
با انزجار از رژيم دجال و ستمگر آخوندی و سلام به روان پاک «حجت زمانی» دلير ــ يک پرسش دارم. پيام زيبا و تکان دهنده خانواده حجت زمانی گويای پوسيدگی نظام آخوندی و شرافت حجت است. هر چه در باره اين پيام رسا بگوئيم کم است.يعنی در به حق بودن اين پيام سرسوزنی ترديد ندارم. اما سئوالی که پيش می‌آيد اين است که آيا خانواده حجت در داخل کشور زندگی ميکنند؟ اگرنه که هيچ ، اصلاً سئوال تمام می شود، اما اگر در داخل کشورند پيام مزبور را که سرتاپای رژيم ددمنش آخوندی را به فضيحت کشانده ، چه جوری تفسير کنيم؟ مگر راستی راستی رژيم اينقدر دموکرات شده که توان هضم اين گونه خطابه ها را هم دارد؟ در پيامی که نام خانواده حجت زير آن است ، از دادگاه جنايت کار و ظلمت آخونديسم صحبت شده و از جمله آمده «چندان دير نپايد، که سرنگونی آنها توسط توده های به جنبش در آمده به نمايش خواهند گذاشت.ديری نپايد که مردم به جان آمده پاسداران شوم و افکار تخريبی خمينی را برای هميشه دفن خواهند کرد.» نگارش و انتشار اين پيام شورانگيز و البته به حق در رژيم آخوندی چگونه ممکن است؟ يعنی اينقدر دموکراسی در کشور جاری است؟

نظر شما چيست ؟  

_____________________________________________________________