اي سرو ايستاده نيفتادي، اين رسم توست که ايستاده بميري
جعفر پويه
حجت زماني، زنداني سياسي دربند دژخيمان رژيم جمهوري اسلامي در سحرگاه روز 18 بهمن همچون اسلاف شجاع خويش بر دار آونگ شد. "نه!" بزرگ حجت به دژخيمان و ايستادگي اش در برابر ظلم و ستم جباران حاکم، فرياد برخواسته از گلوي نسلي است که در برابر جانيان سر خم نمي کند.
افراشته و دلاور، فرزند رشيد مردمي تشنه آزادي، تا آخرين لحظات زندگي اش بر سر پيمان خويش ماند و بوسه بر طناب دار را بر ننگ تسليم ترجيح داد.
رقص دليرانه و غرور آفرين حجت بالاي دار، نشان از تداوم راه آرمان خواهاني دارد که تکرار نامشان لرزه بر اندام پاسداران تباهي مي اندازد، دلهاي روشن ضميري که طعم تلخ هراس را به خفاشان شب پرست مي نوشانند و نويد صبحهاي روشن را با مرگ خويش در جاي جاي ميهن طنين انداز مي کنند.
اگرچه غم از دست دادن کسي از سلاله شجاعان و سرو قامتان، دل هر درد آشنايي را خونين مي کند اما انتخاب دليرانه اش غرور و سرافرازي براي تشنگان آزادي و مبارزان راه رهايي به ارمغان مي آورد و آنان را در راهي که برگزيده اند، ثابت قدم تر مي کند.
پرواز دليرانه حجت زماني، پتکي است بر فرق کساني که اين روزها ذلت را تئوريزه مي کنند و شهامت و شجاعت و آرمانخواهي را کلمه اي فراموش شده مي نامند که بايد در نسلهاي گذشته جستجو شود. حجت و انتخابش چراغي است فرا راه جوانان و ره روان راه آزادي و تکرار اين درس که آزادي به دست نخواهد آمد مگر به شجاعت و جانبازي. حجت برفروزنده چراغ اميد است براي کساني که تشنه آزادي اند زيرا نوميد مردم را ميعادي مقدر نيست.
جاودانه زيستن و ترجيح مرگ ايستاده بر تاييد ظالمان، به حجت و حجتهاي پاي در رکاب رزم رهايي مبارک باد!

نظر شما چيست ؟  

_____________________________________________________________