حجت زمانی «حجت» و «حرمت» زندانيان سياسی ايران ايرج مصداقی رژيم جمهوری اسلامی در طول ساليان گذشته با به خدمت گرفتن سايتهای خبررسانی، تلويزيونهای ماهوارهای، ميانه بازان حرفهای و البته راديوهای فارسی زبان تلاش نمود تا «حرمت» زندانی سياسی ايرانی را مخدوش کرده و چهرههای مورد نظر خود را به عنوان «سمبل» زندانی سياسی ايران جا بياندازد. از مصاحبههای راديويی گرفته تا شوهای تلويزيونی، از چاپ کتاب و اعلاميه به نامشان گرفته تا تهيه عکسهای رنگی آنچنانی از چيزی فرو گذار نکرد. سايتهای اينترنتی و وبلاگهای شخصی آنها که جای خود دارد. کافيست نگاهی به اخباری که در طی ساليان گذشته نسبت به زندانيان «ويژه» روی وايرهای خبری رفته بياندازيد تا با مظلوميت حجت زمانی ها آشنا شويد. در اين ميان سازمانهای بينالمللی مدافع حقوق بشر نيز سنگ تمام گذاشتند. کافيست به جوايز داده شده به زندانيان «ويژه» توجه کنيد. اما حجت زمانی ۴ سال و نيم در بدترين شرايط با پايداری و سپس با بذل جان خود از «حرمت» زندانی سياسی که از همه سو مورد حمله قرار گرفته بود دفاع کرد. حجت از روزی که در سال ۸۰ دستگير و به زير شکنجه برده شد با استواری خويش بر اين امر پای فشرد. روزی که در سال ۸۲ از زندان رژيم گريخت و به ترکيه آمد باز هم ارادهی تزلزلناپذير خود را به رخ مدعيان کشيد. و آنگاه که در مرداد ۸۲ مظلومانه توسط سرويس امنيتی ترکيه در ميدان تقسيم استانبول در روز روشن ربوده و تحويل رژيم شد بازهم با اراده شکستناپذير خود بر اين حقيقت پای فشرد که «حرمت» زندانی سياسی از او مايه میگيرد. امروز هر کس که دلش برای ارزشها میسوزد، فارغ از همهی تنگنظریهای سياسی- ايدئولوژيک میبايستی روی حجت زمانی به عنوان «حرمت» زندانی سياسی دست بگذارد. امروز وظيفهی تمامی کسانی که نام زندانی سياسی را بر خود حمل میکنند تأکيد بر جايگاه بدون گفتگوی حجت زمانی است. اينجاست که سره از ناسره شناخته میشود. ارسالکننده: زنگی زنگ 20 Feb 2006 "زندانی سياسی" هم جزو کلماتی است، که اخوندهای بی همه چيز حاکم بر ايران به ناموس آن تجاوز کرده اند. البته حجت زماني همچون ساير شهداي راه آزادي گرامي و خون پاكش پرونده جنايات رژيم ضد بشري را سنگين تر خواهد كرد. اما آقاي مصداقي به نظر مي رسد كه هنوز خود را فرهنگ سياسي دو دهه گذشته سازماني كه به آن تعلق داشته نتوانسته خلاص كند. خود محور بيني و تنگ نظري. دستگاه تبليغاتي مجاهدين، با تنگ نظري بيمانندي كه نمونه اش را مي توان هم در متن نوشتاري برنامه تلويزيوني «30 خرداد به روايت شاهدان» ديد، همه در سانسور هاي خبري، تلاش كرده است خود را تنها مبارز ميدان در برابر رژيم نشان دهد. اگر آقاي مصداقي كتاب 234 صفحه يي 30 خرداد به روايت شاهدان كه «مروري بر رويدادهاي بهمن 57 تا خرداد60» ورق بزند، خواهد ديد كه در سالهاي مورد نظر در اين برنامه تلويزيوني كه براي داخل ايران پخش شده كمتر نشاني از گروههاي ديگر ديده مي شود و بنا بر تصويري كه در اين سناريو قطور ارائه مي شود، گويي «انقلاب فرهنگي» رژيم براي بيرون كردن مجاهدين از دانشگاه بوده در حالي كه آنهايي كه آن روزها را ديده اند(و هنوز هم همه شان نمرده اند) در زمان انقلاب فرهنگي براي تعطيل كردن دفاتر يا «اطاق» هاي دانشجويي سازمانها در دانشگاهها خود سازمان مجاهدين هم اعلام كرد كرد كه در دانشگاهها دفاتر دانشجويي ندارد. در مواردي هم كه سازمان مجاهدين براي تهيه ليست اسامي شهدا فراخوان داده بود، اين سازمان از بين اسامي شهداي ارسالي، شهداي سازمان را درج كرده و شهداي سازمانهاي ديگر را درج نكرده است كه نگارنده لااقل از يك مورد آن اطلاع دارم . يك سند نمونه براي نگرش تنگ نظرانه رهبري مجاهدين در اين زمينه كه براي همگان و از جمله آقاي مصداقي قابل بررسي ليست 14028 تن از شهدا به زبان انگليسي چاپ سال 1987 است. در اين ليست در زير آن عكس از اعدام در كردستان( كه در تابستان سال 1358 در روزنامه اطلاعات چاپ شد و در پاري ماچ همه چاپ شده بود) ، هيچ اشاره يي به هويت سياسي آن قرباينان نشده در حالي كه حتي در زمان چاپ آن عكس هم هويت سياسي و حتي نام اكثر آنان از جمله اين كه دوبرادر به نام شهريار و احسن ناهيد از هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق بين آنها بودند، روشن بود. اخيرا رژيم نيز مراسمي براي بزرگداشت زندانيان سياسي زمان شاه برگزار كرد كه در آن از خوديها نام برده شد. نه از مبارزان قهرمان چپ. شايد بر رژيم آخوندي ايرادي وارد نباشد، چون اين رژيم برخي از مبارزان قهرمان زمان شاه ، از جمله آن انسان بزرگ، شكرالله پاك نژاد را تيرباران كرد. اما باعث تاسف است كه سالهاست كساني در مبارزه بودن را تبديل به نوعي اشرافيت و طلبكاري از مردم كرده اند. باعث تاسف است كه كساني كه روزگاري در شمار «كاشفان فروتن شوكران» بودند، چنان مجذوب قدرت و رويايي رسيدن به قدرت شدند كه به كلي مساله اصلي مبازره را كه احقاق حقوق مردم ايران در تعيين سرنوشت خودشان بود، فراموش كرده اند. بيگانگي رهبران مجاهداين با مردم كه در شعار بسيار زننده ايران رجوي – رجوي ايران به خوبي منعكس و متبلور شده، در شهادت دو مظلومانه دو نويسنده و روشنفكر مردم دوست ايران، پوينده و مختاري نيز خود را نشان داد. آقاي مصداقي قبل از هرگونه فراخوان دادن، بهتر است خود را عوارض تعليمات خود محوربيني سازمان و تنگ نظريهاي ناشي از آن رها كند. با سلام خدمت آقای مهربان که البته چندان مهربان به نظر نمیآيند. فکر میکنم بهتر بود ايشان به جای اينهمه صغری و کبری چيدن توضيح میدادند که به نظر ايشان چه کسی «حرمت» زندانيان سياسی ايران است. آقای طبرزدی،گنجی، عباس فخرآور،... مسائلی که ايشان طرح کردهاند چه ربطی به موضوع مطرح شده در مقاله مزبور دارد. با سلام من هم مثل شما با اعدام مخالف . منهم مثل شما بارژيم آخوندی مخالفم . وقتی اخبار مربوط به حکم اعدام حجت زمانی را ميخواندم متوجه نکتهای درآن شدم و آن اين بود که حکم صادره ابتدا 4 بار اعدام بوده و بعد دردادگاه تجدبد نظر به 2 بار اعدام و پرداخت يک ديه کامل تغيير کرده کنجکاو شدم و دراينترنت جستجو کردم متوجه شدم که حجت زمانی عامل بمب گذاری دادگاه انقلاب بوده که طی آن 4 نفر ازجمله يکی از اقليت های مذهبی کشته شده اند . به نظر من حقوق بشر شامل اين کشته شدگان هم می شود واگر به اين احکام اعتراض داريم بايد خشونت را هم از طرف مقابل نقد کنيم . البته دراينکه اين رژيم دهها هزار تن بيگناه را به جوخه های اعدام سپرده شکی نيست ولی خشونت از هر سو از نظر من محکوم است . خطاب به شاهين سماواتی! (و ساير شمع های صلواتی) آنچه شما "دادگاه انقلاب" ناميده ايد، بيدادگاهی برای اعمال شکنحه و جنايت است و من بر دستان کسی که آن محل را منفجر کرده، بوسه ميزنم. شما در اينتر نت جستجو نکرده ايد، ماشين جستجوگر شما به احتمال زياد در آرشيو وزارت اطلاعات آخوندی سردرگم بوده و يا اينکه در چاه جمکران افتاده است. (کلمه ديه کامل را از چاه جمکران داريد و کشته شدن اقليت مذهبی را از آرشيو خونخواران) تلاش آشکار شما برای توجيه جنايت های رژيم ضدبشری آخوندی، شرم آور است. با سلام من هم مثل شما با اعدام مخالف . منهم مثل شما بارژيم آخوندی مخالفم . وقتی اخبار مربوط به حکم اعدام حجت زمانی را ميخواندم متوجه نکتهای درآن شدم و آن اين بود که حکم صادره ابتدا 4 بار اعدام بوده و بعد دردادگاه تجدبد نظر به 2 بار اعدام و پرداخت يک ديه کامل تغيير کرده کنجکاو شدم و دراينترنت جستجو کردم متوجه شدم که حجت زمانی عامل بمب گذاری دادگاه انقلاب بوده که طی آن 4 نفر ازجمله يکی از اقليت های مذهبی کشته شده اند . به نظر من حقوق بشر شامل اين کشته شدگان هم می شود واگر به اين احکام اعتراض داريم بايد خشونت را هم از طرف مقابل نقد کنيم . البته دراينکه اين رژيم دهها هزار تن بيگناه را به جوخه های اعدام سپرده شکی نيست ولی خشونت از هر سو از نظر من محکوم است . با سلام ، خدمت دوست عزيز آقای شاهين سماواتی عرض شود که آيا امکان اين نبود شما لينک هايی را که در اينترنت جستجو کرديد در نظر ارسا ليتان ضميمه ميکرديد. تا برای آن دسته از کاربران مشخص می گشت که لينک مربوطه به چه گروه و يا جناحی متعلق هست. آيا اين امر در حوزه و مسئوليت ح. قهرمان نيست که به اين دوستان اين مسئله را يادآوری نماديد، تا احتمالا نظرات ، بدون اشاره به منبع خبر بطور کيلوئی وتحقيق نکرده آنرا درج نمايند؟ شاد و تندرست باشيد. آقای مسئول نظرات مواظب باش از فرط آزاديخواهی بالا نياوريد. نظرات من را که به جاسوسان ايران ديده بانی آخوندی عقده ای گفته بودم را سانسور ميکنيد و بعد بی شرمانه به اين جاسوسان و مزدوران اجازه ميدهيد در پوش ظاهر کلمات آزادی و حقوق بشری اعدام حجت زمانی را توجيه حقوق بشری کنند. ارسالکننده: زنگی زنگ 21 Feb 2006 خطاب به شاهين سماواتی! (و ساير شمع های صلواتی) آنچه شما "دادگاه انقلاب" ناميده ايد، بيدادگاهی برای اعمال شکنحه و جنايت است و من بر دستان کسی که آن محل را منفجر کرده، بوسه ميزنم. شما در اينتر نت جستجو نکرده ايد، ماشين جستجوگر شما به احتمال زياد در آرشيو وزارت اطلاعات آخوندی سردرگم بوده و يا اينکه در چاه جمکران افتاده است. (کلمه ديه کامل را از چاه جمکران داريد و کشته شدن اقليت مذهبی را از آرشيو خونخواران) تلاش آشکار شما برای توجيه جنايت های رژيم ضدبشری آخوندی، شرم آور است. با سلام من هم مثل شما با اعدام مخالف . منهم مثل شما بارژيم آخوندی مخالفم . وقتی اخبار مربوط به حکم اعدام حجت زمانی را ميخواندم متوجه نکتهای درآن شدم و آن اين بود که حکم صادره ابتدا 4 بار اعدام بوده و بعد دردادگاه تجدبد نظر به 2 بار اعدام و پرداخت يک ديه کامل تغيير کرده کنجکاو شدم و دراينترنت جستجو کردم متوجه شدم که حجت زمانی عامل بمب گذاری دادگاه انقلاب بوده که طی آن 4 نفر ازجمله يکی از اقليت های مذهبی کشته شده اند . به نظر من حقوق بشر شامل اين کشته شدگان هم می شود واگر به اين احکام اعتراض داريم بايد خشونت را هم از طرف مقابل نقد کنيم . البته دراينکه اين رژيم دهها هزار تن بيگناه را به جوخه های اعدام سپرده شکی نيست ولی خشونت از هر سو از نظر من محکوم است . با درود به آقاي مصداقي با نظر شما كاملا موافقم و متاسف از اينكه بسياري از رسانه هاي اپوزيسيون و يا مدعيان رسانه اي مستقل در تورهاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم گرفتار مي شوند كه حاصل ناخواسته ضد تبليغ عليه مبارزه مردم ايران و عمل به نفع رژيم است . ما بارها طي سالهاي گذشته شاهد بوده ايم كه مبارزان واقعي مهجور و مظلوم واقع شده اند و در مقابل رژيم و دستگاه رسانه اي و اطلاعاتي آن به موازات مبارزان سياسي با بدل سازي و كار رواني و جوسازي مبارزان را به حاشيه رانده و در سايه قرار داده است . كه البته عمده كار را عوامل اطلاعاتي و رسانه اي رژيم در خارج از كشور پيش برده اند. با سلام خدمت دوستان عزيز دوستانی که من را مزدور وزارت اطلاعات ناميده اند و... بايد بگويم ايکاش امکان آن بود که خود وپيشينه خود را معرفی ميکردم و در محيطی آرام به بحث در باره موضوع ميپرداختيم ولی افسوس که جو خيلی ناسالمی در بين ما ايرانيان مطرح است اولا من رژيم را تطهير نکرده ام و همه ميدانند با همين قوانين وبا معبارهای خود رژيم دهها هزارتن بيگناه اعدام شده اند که نمونه خوب آن همان کشتارهای مرداد وشهريور 67 ميباشد که بدستور خمينی فقط به جرم سرموضع بودن اعدام شدند . حالا کمی هم به خودمان بپردازيم کدام سازمان سياسی بود که برای اعدام بدون وکيل و بدون رعايت آئين دادرسی هويدا وديگر سران رژيم سابق توسط خلخالی کف ميزد؟حقوق بشر از همان موقع نقض شد ومشوق آن هم خود ما بوديم . چه کسانی از حمله به سفارت آمريکا وگروگانگيری وساير رفتارهای خلاف عرف ديپلماتيک حمايت کرد ؟ چه کسی ...؟ دوم اينکه چرا نمي گوئید در انفجار دادگاه انقلاب کداميک از مزدوران رژيم کشته شده اند ؟ آيا غير از اين است که در ساعات اداری دادگاه انقلاب مملو از کسانی است که خود از قربانيان همين بيدادگاه بوده اند ؟ اگر سايت های اطلاعات رژيم به دروغ ميگويند که يکی از ارامنه جز کشته شدگان بوده شما تکذيب کنيد و نام اين مزدوران را بنويسيد خيلی سخت است ؟ سوم اينکه دوست عزيزی از اينکه مسئول سايت نظرات من را سانسور نکرده شاکی است !!واقعا از مدعيان آزادي بعيد است !! آيا آزادی که شما مدعی آن هستيد اين است ؟ شما که هنوز به قدرت نرسيده ايد هيچ در نهايت ضعف و استيصال هستيد و خواهان سانسور نظريات ديگران هستيد. خمينی که در نهايت قدرت زير درخت سيب در نوفل لوشاتو دم از آزادی کمونيستها می زد کارش به کجا رسيد !! شما که جای خود دارد !! دوست عزيز هر کس هستی برای خودت هستی! هر گلی هم ميزنی به سر خودت ميزنی ، من هيچ وقت نخواستم که نظر کسی سانسور شود ونه اينکه به شما اتهام زدم که مزدور وزرات اطلاعات هستی!!! از آنجائيکه ادعا کرده بوديد " کنجکاو شدم و دراينترنت جستجو کردم متوجه شدم که حجت زمانی عامل بمب گذاری دادگاه انقلاب بوده که طی آن 4 نفر ازجمله يکی از اقليت های مذهبی کشته شده اند ." فقط خواستم جهت اطلاع ديگر کاربران ، سايت و منبع خبری ات را همراه نظرت ضميمه ميکرديد تا از اظهار و نظرات کيلوئی و بدون تحقيق اجتناب شود. کجای اين ادعا خلاف موازين دمکراسی است يا دال بر اين است که مسئول سايت نظرات ؛ نظرات شما را سانسور نمايد؟ پيروز باشيد. کشته شدن سه کشيش مسيحی ؛ انفجار در حرم امام رضا ؛ کشتار زائران مکه و هزاران اتهام ديگر را دژخيمان آخوندی به مجاهدين نسبت داده اند.به نقل از سايت های وزارت اطلاعات نميشود بر عليه مجا هدين ادعائی داشت . در ضمن اگر قرار بود مقاومت به هر تهمتی که جلادان ايران ديده بانی ميزنند جواب دهند از بيست چهار ساعت شبانه روز هفتادو دو ساعتش صرف اين مزخرفات ميشد. لينک ثابت
_____________________________________________________________
|
|