در طول عمرمبارزات ملت ايران وه بويژه سازمان پر افتخار مجاهدين خلق، هيچ دستاوردی بدون پرداخت بهاء و نثار جان عزيزی از بهترين فرزندان ايران زمين به دست نيامده است وهيچ سرفصل و نقطه عطفی را بدون فدا از سر نگذرانده است؟!

بعضی خونها البته، جدا از تمامی تاثيرات عام، بطور خاص پيام آور و راهگشای مسيری میشوند که در آن می توان حيات وممات يک خلقی را با قبول تمامی مصائب ودردو رنج ناشی از شهادت عزيزانش به عينه ديد. آخر حجت در اوج مظلوميت ودر شرايطی بر عهد و پيمانش با خدا و خلق محبوب خود و آرمان وسازمان و رهبريش وفا دار و پايدار ايستاد وبا خون خود آنرا اثبات نمود که، رجالگان و مزدوران آخوندی و وطن فروشان آخوند صفت، تيغ به کف با ماکزيمم رذالت ممکن در دنيای امروزی برای نابودی اميد و گنجينه ملی ملت ايران متحد شده بودند!؟ براستی که شهادت حجت زمانی الگوی عاشورای نسلی است که به هر قيمت در برایر يزيديان دوران سر خم فرو نمی آورند و اين همان پيام روشن و راهگشای خون حجت است، که با پايداری و مقاومت خود تمام جان فشانيهای فرزندان ملت ايران را به هم گره زد و تابلوی شرف و سربلندی يک خلقی را به زيبائی لبخند يک کودک معصوم در ايرانی آزاد و آباد ترسيم نمود. سلام بر او، سلام برمجاهدان شهر شرف که راه ايستادگی و مقاومت را به نسل حجت آموختند و خود آموزگار مقاومت و پايداری برای آزادی خلقش شد!

حجت زمانی از جمله شهيدانی است که تا سرنگونی رژيم ضد بشری آخوندی، خونش از جوشش در رگهای هر انسان شريفی باز نخواهد ايستاد و بر عزم و جزم يارانش بيش از گذشته خواهد افزود. حجت، نه تنها خون اشرف و موسی تا ندا حسنی و شهيدان ارتش آزاديبخش را يکجا زنده کرد، بلکه آينده را نيز با خون خود آنچنان روشن و شفاف نمود که ديگر تمامی حجت را بر همه به اکمل رساند! اين شهيد قهرمان سنگ بنای يک کارزار عظيم برای فرستادن پرونده نقض حقوق بشر توسط رژيم آخوندی به شورای امنيت خواهد بود و مقاومت ايران و هر انسان با شرف و با وجدانی دادخواه خون او در هر مرجع و ارگان بين المللی است. براستی که حجت با فدای خود پرده از دجاليت ملايان برداشت وبه همه عالم ثابت نمود که " عفو آخوندی" چيزی جز تسليم مطلق ومزدوری برای آنها نيست. مجاهد قهرمان حجت زمانی درست در زمانی توسط رژيم دستگير شد که همزمان با آغاز ئوطئه کثيف و ضد ايرانی" نابودی کل مقاومت و به خصوص قلب تپنده آن ارتش آزاديبخش ملی ايران مستقر در عراق" بود؟!

از يک طرف بريده مزدوران و تسليم شدگان به بارگاه ولی فقيه را در هر کوی و برزنی بر ارابه دجاليت و استمالت نشانده و می چرخاند و "فتوای عفو" به بدنه و هواداران مجاهدين سر می داد و آنها را به توبه و تسليم دعوت می نمود و در همين موقع حجت را به دليل پايداری و مقاومت بر اصول وآرمان آزاديخواهی و حمايت از مجاهدين و رهبری آن به زير شديدترين شکنجه ها و اذيت و آزار جسمی و روانی کشيده بود و از اعمال هيچ جنايتی در حق خانواده او نيز دريغ نکرد؟! در حاليکه همانموقع با تبليغات آخوندی، از طريق عوامل و مزدوران اعزامی خود به خارج اتهام شکنجه در درون مجاهدين و مقاومت ايران را سر می داد. به راستی که خون حجت ثابت کرد که اضداد مجاهدين و همدستان آخوندها تا کجا دستشان در خون جوانان ملت ايران فرو رفته است و همه آنها در اين جنايت با آخوندها شريک می باشند و دور نيست روزی که پاسخ اين همه خونهای به ناحق ريخته را همراه با تمامی رژيم ضد بشری آخوندی پس بدهند. خوبست اينجا به همه ملايان و مزد بگيران و حاميان آنها بگوئيم که تمامی احاد مردم شريف و باوجدان ايران و جهان با هر عقيده و مرام و مسلکی (چه مسلمان و چه غير مسلمان) در اثر جنايات ضدبشری و ضد آئين خدا و پيامبرانش به دست شما عليه مردم و مقاومت خونبار آنها، به نقطه ای رسيده اند که متحدا ويکصدا فرياد بر می آورند واين آيه قرآنی را تکرار می کنند : "و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون".

به راستی اعدام او که يک مجاهد در بند وتحت شکنجه بود برای انتقام از مردم ايران به خاطر حمايتشان از فرزندان دلير خود در جبهه مقاومت ضد بنيادگرائی و تروريستی رژيم آخوندها و پيروزيهای اخير آنان در عرصه های داخلی وبين المللی، وحشت و هراس رژيم از وجود عنصر مجاهد خلق را به خوبی نشان داد و دست تمام رياکاران و جيره خواران خود را رو کرد. اما از همه مهمتر اينکه شهادت او نه تنها ما را در حمايت از مقاومت ومجاهدين پس نمی زند، بلکه موجب افزايش تلاش و حمايت ما از آنها می گردد و اثبات می کند که آخوندها در سراشيب سقوط و مرگ لاجرم با اين جنايات فقط روز سرنگونی خود را نزديکتر می کنند وموجب رو سياه شدن وسوختن هر چه بيشتر عوامل ومزدوران اعزامی خود بخارج را فراهم می کنند .

سلام بر حجت زمانی

مرگ بر دژخيمان وجلادان ملت ايران

ننگ ونفرين بر مزدوران وحاميان رژيم ضدبشری آخوندی

16.02.06