ای جاودانه شده ، ای حجت زمان تو در ما تا ابد خواهي زيست براي قهرمان ايستادگي حجت زماني اي سربلند ، اي حجت زمان اي جاودان شده در همه ادوار اي که مرگت معناي زندگانيست ايستاده ، استوار و سترگ سربلندي را مفهوم بخشيدي هنگامي که طناب دار را بر گردنت نهادند چه لبخند پرشکوهي بر لبانت جاري شد و در چشمان ما به عمق وجودمان نگريستي و خفتگي را نابود ساختي و گريه هاي من به آبشارها تبديل شد و تو در آن لحظه با نيشخندت به جلادان و نگاهت که از هر پديده ايي گذر ميکرد معناي انسانيت را جاودان کردي اي سربلند ، اي حجت زمان اي جاودان شده در همه ادوار اي که مرگت معناي زندگانيست در لحظه وداع به خورشيد نگريستي و خورشيد ترا در آغوش کشيد تا با نورت بدرخشي در دل تاريکيها و با گرمايت نابود کني انجماد و سردي زمان را اي سربلند ، اي حجت زمان اي جاودان شده در همه ادوار اي که مرگت معناي زندگانيست اي که نامت دليل دوران است و وجودت تنها ملودي براي سرودهاي سرفرازان به آسمان نگريستي و با ابرها به پرواز در آمدي تا با پيوستن و اتحاد آنها رعدوبرق مظلوميت انسان را غرش کني و بر کوير زمان و زمين بباري تا به بذر منتظر که زير خاکريران مهيب و وحشتناک در انتظار رطوبتت ميباشند جان دهي تا خاکريزان به دشت و تپه ها و کوههاي سرفراز پر از شور و زندگي در آيند تا محبت قتل العام شده دوباره زندگي را دريابد اي جاوادانه شده ، اي حجت زمان تو در ما تا ابد خواهي زيست منصور قدرخواه 28 بهمن 1384 لينک ثابت
_____________________________________________________________
|
|